کاتیا و راننده ی حلمی بر اثر این اتفاقات به هم نزدیک تر می شوند. فیروزه برای عادی جلوه دادن رفتار بیسان و نهاد در رستوران سعی دارد باز هم با استفاده از ترفندهای خود تحسین را قانع کند که مشکل مهمی بینشان نیست. اما تحسین که قبلا با نهاد صحبت کرده و می داند داستان طور دیگری است، در تردید است و می خواهد تصمیم ازدواج را بررسی کند. فیروزه از تردیدهای تحسین ناراحت است و به عمارت برمی گردد. بشیر در عمارت کمی بهتر است و پرستار از او مراقبت می کند. سمر سعی دارد او را تحت تاثیر قرار دهد تا این مساله را فراموش کند و این روزهای خوش نهال را از بین نبرد. اروا دوباره تصمیم به جدایی از حلمی گرفته و دیگر نمی خواهد او را ببیند. انعام از تحقیقات عدنان درباره ی سعید و حرف های حلمی، آگاه می شود. اما او موافق این مساله نیست و نمی خواهد چیزی بداند و همچنان معتقد است که حلمی دروغ می گوید. او ترجیح می دهد عدنان از نتیجه ی تحقیقات باخبر نشود. او سعی دارد عدنان را از این رفتار بازدارد. فیروزه با بیسان صحبت می کند و او را مسبب رفتار تحسین می داند. وسایل شخصی نهال به خانه ی جدید می رود و همه در تلاش برای برگزاری اقدامات اولیه عروسی هستند. انعام سعی دارد با لمیس در مورد عدنان و کارهای اخیرش صحبت کند. مهند با بشیر صحبت می کند و بشیر متقاعد می شود که او نهال را دوست دارد. او تصمیم می گیرد سی دی را به مهند بدهد تا دیگر خطری زندگی مشترک نهال و مهند را تهدید نکند. بشیر با سلیمان تماس می گیرد و از او می خواهد که صندوق را باز کند و امانت را به مهند بدهد. اما مادمازل از این مساله باخبر شده و .....
خلاصه داستان سریال عشق ممنوع دوبله فارسی
عدنان یکی از ثروتمندان شهر است که سالها پیش همسرش را از دست داد، او که عاشق همسرش بود همچنان تنهاست و همه عشقش را به دو فرزندش نهال و مراد می دهد. عدنان در عمارت با شکوه خود به همراه فرزندانش، پرستار بچه ها لمیز خانم و تعدادی آشپز، کارگر و راننده زندگی می کند. مهند پسر جوان فامیل هم به عمارت می آید تا با آنها زندگی کند.
از آن سو، مالک بی که یکی دیگر از تجار معروف شهر بود، به تازگی فوت می کند. همسرش فیروزه که زنی بسیارجاه طلب بود، برای رسیدن به عدنان، نقشه هایی در سر دارد. او دو دختربه نام های سمر و بیسان دارد. بیسان که در گذشته با مهند رابطه ی عاشقانه داشت، حالا با پسر یکی از ثروتمندان شهر ازدواج می کند. عدنان هم دلباخته سمر می شود و سمر با وجود اختلاف سنی برای رهایی از یک سری مشکلات که مادرش به وجود آورده بود، با عدنان ازدواج می کند. داستان از آنجا شروع می شود که در عمارت علاوه بر فرزندان عدنان بی که مخالف وجود سمر بودند، مهند هم زندگی می کند. عشق پنهانی بین سمر و مهند به وجود می آید و زندگی همه را تحت تأثیر قرار می دهد، این عشق ممنوع برای عشق های دیگران هم مشکلاتی ایجاد می کند...
برای تماشای سریالهای ترکی با دوبله ی فارسی، کانالهای ما را سابسکرایب کنید
@OTV Drama
@OTV Gold
@OTV Plus
@Eshghe Mamnoo عشق ممنوع
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
Instagram : / otvfarsi
Telegram : t.me/+UMVWB4NF...
Facebook : www.ww...
@Forbidden Love - العشق الممنو @Eshghe Mamnoo عشق ممنوع @turkish serial @Turkish Drama HD العربية @farsi dubbed serial @Beren Saat @Bihter Yöreoglu @Kivanç Tatlitug @Behlül Haznedar @Nebahat Çehre @Firdevs Yöreoglu @Hazal Kaya @Nihal Ziyagil @Ilker Kizmaz @Nihat Önal @Nur Fettahoglu @Peyker Yöreoglu @Selçuk Yöntem @Adnan Ziyagil @Zerrin Tekindor @Deniz Decourton
Негізгі бет Ойын-сауық Eshghe Mamnu - E 76 - سریال عشق ممنوع - قسمت 76 - ورژن 90 دقیقه ای- دوبله فارسى
Пікірлер: 15