راننده تاکسی قصه پر التهاب یک جدا افتاده در نـیویورک اسـت. مـردی که هیچ مفری برای ورود به درون جامعه انسانی نمییابد. تراویس بیکل (رابرت دنیرو)، شخصیت اول فیلم جـدید مارتین اسکورسیزی، برگرفته از فیلمنامهای نوشته پل شریدر، نمیتواند زندگی را بیابد. این تفنگدار سابق اهـل میدوست به این دلیـل شـغل رانندگی تاکسی در شب را پذیرفته، چون نمیتواند بخواند و دنیای شبانه مطرودین او را احاطه کرده است. شریدر، بزرگشده میشیگان در یک کلیسای ارشادی و کالوینیستی متعصب (که تا هفدهسالگی به سینما نرفته بود) قهرمانی خلق کـرده که از ترس، ریاضتکشی را برگزیده و آن هم نه بهاختیار. اسکورسیزی سخت عبوس و دلبسته احساساتگرایی عامهپسند فیلمهای دهه ۱۹۴۰ تنها کارگردانی است که میتواند خشم و رنجش مردی از دنیای زیرین را توصیف کند. تراویس میخواهد همنوا شـود، ولی قـالبی برای همنواییاش نمییابد. پس پشت فرمان مینشیند و درون پژمردگی بهتآور ناشی از بیتوجهی به اصول دین، رانندگی میکند با خشمی انجیلی از نیویورک متنفر است. از شهر بوی تعفن جهنم به مشام میرسد، پلشـتی و کـثافتش او را وسوسه میکند.
-----------------------------------------
در این ویدیو ما به بررسی فیلم تاکسی درایور می پردازیم
در مورد تنهایی صحبت می کنیم
در مورد اینکه تنهایی چیکار میکنه با انسان
با نگاهی عمیق تر به این فیلم نکانت بسیار مهم فلسفی رو از درونش بیرون کشیدم که تو زندگی خودمون با اونا رو به رو می شیم.
-----------------------------------------
برای برقراری ارتباط با من: esmfilmchibud@gmail.com
#فیلم_فلسفی
#فیلم_اکشن
#تحلیل_فیلم
Негізгі бет فلسفه ی فیلم تاکسی درایور | تنهایی با انسان چیکار می کنه؟
Пікірлер: 8