حدیث چشم او
اگر گویم من از چشمان او افسانه ای را
حدیث چشم او ریزد به هم میخانه ای را
در این فصل گل ای ساقی که غم بگریزد از دل
چه سازم با غم عشقی که در دل کرده منزل
رسانی گر به من پیمانه ای را
سر عقل آوری دیوانه ای را
درون سینه ام پرورده ام بیگانه ای را
به توفان داده ام کاشانه ای را
به لب هایم رسان پیمانه ای را
**************
ز بس بر دل زدم سنگ محبت
برآید از دل آهنگ محبت
اگر خواهی که از خاطر برم، غم های هستی
مرا با خود ببر یک لحظه در دنیای مستی
***********
با سپاس
#حدیث_چشم
#شعر
#حمیرا
#گل ها
#بیژن_ترقی
#ترانه
Негізгі бет Hadice chashme Homeyra گوش جان بسپارید به شعر مدهوش کننده ی آقای بیژن ترقی و آواز جادویی حمیرا عزی
Пікірлер: 18