جزئیات مخوف ترین جنایاتی که در سال های اخیر اتفاق افتادند... | پرونده جنایی ایرانی
ساعته ۱۱ صبحه روزه ۲۵ بهمنه ساله ۱۴۰۲
زنه جوونی با پلیسه ۱۱۰ تماس گرفتو بریده بریده گفت
مهناز زنه همسایمون تویه خونش کشته شده
با قطع شدنه این تماس
خیلی زود خبره قتله مهناز تویه بیسیمایه پلیس پیچیدو یکی یکی مامورایه پلیس خودشونو به محله گزارش شده رسوندن
وقتی مامورایه پلیس وارده خونه شدن
با جسده مهنازه ۵۳ ساله روبرو شدن که تویه اتاق خواب افتاده بود
پرستو زنه همسایم که موضوعو به پلیس اعلام کرده بود از هوش رفته بودو کناره در افتاده بود
با هماهنگیایی که انجام شد به سرعت نیروهایه اورژانس به محله حادثه رسیدنو اقداماته فوریه درمانی برایه پرستو شروع شد
پرستو زمانی حالش بهتر شدو تونست صحبت کنه که بازپرسه جناییم به محله حادثه رسیده بود
پرستو میگفت
چن دیقه قبل ازینکه با پلیس تماس بگیرم
همسره مهناز با شوهرم تماس گرفته بود
شوهرمم از سره کارش بهم زنگ زدو گفت
نوید شوهره مهناز بهش گفته چن ساعتیه که از مهناز خبر نداره
واسه همین خواهش کرده که تو بری یه سر دمه خونشون تا ببینی تویه خونه هستش یا نه
بعده قطع کردنه تماس
من رفتم دمه خونشون
چن باری زنگه خونشونو زدم
ولی هیچ خبری نبود
دره خونشون انگار خوب بسته نشده بودو با یه هول باز شد
رفتم داخلو چن باره دیگم صداش کردم
هیچ جوابی از طرفه مهناز نیومد
همینجوری که داشتم توو خونه میچرخیدم رفتم تویه اتاق خوابشون
به محضه اینکه وارده اتاق شدم
دیدم مهناز دم روی تخته
حالتش جوری بود که انگار خوابه
چن باره دیگه صداش کردم
ولی مهناز هیچ واکنشی نداشت
وقتی برش گردندوم دیدم مهناز صورتش کبوده و چشاش باز
همونجا متوجه شدم مرده
دیگه نمیفهمیدم باید چیکار کنم
فقط جیغ میزدم
توو اون ساعته روز هیچکسی غیر از منو مهناز توو خونه نبود
با اینکه حالم خوب نبود گوشیو برداشتمو زنگ زدم پلیس
دیگه بعده اون چیزی یادم نمیاد تا اینکه مامورایه پلیسو بالایه سرم دیدم
بعدشم نیروهایه اورژانس رسیدنو کمکم کردن که حالم بهتر شه
بعده تموم شدنه گفته هایه پرستو
به دستوره بازپرس تحقیقاته اولیه از محله جنایت شروع شد
با شوهره مهنازم تماس گرفته شد تا سریعتر خودشو برسونه
پزشکه تیمه جنایی خیلی زود دست به کار شد
با معاینه ی جسد این پزشک اعلام کرد حدوده ۲ ساعت از زمانه مرگه مقتول میگذره و با شواهدی که رویه گردنش وجود داره مشخصه در اثره خفگی جونشو از دست داده
همزمان تیمه جنایی که تویه محل مشغوله بررسیه صحنه ی جرم بودن اعلام کردن
تمامه اشیایه قیمتیه خونه مثله طلا و جواهراته مقتول سرقت شده
ولی ازونجایی که آثاره هیچ تخریبی رویه دره ورودیه خونه وجود نداره مشخصه قاتل با مقتول آشنایی داشته که به راحتی وارده خونه شده
چن دیقه بعد
نوید شوهره مهنازم به محل رسیدو گفت
علاوه بر طلا و جواهراته همسرش
چند تخته فرشه دستیه نفیسم از خونشون سرقت شده
چیزی که در ظاهر مشخص بود این بود که مهناز
قربانیه یه سرقته مرگبار شده
ولی چیزی که برایه بازپرس خیلی مشکوک به نظر میرسید
رفتاره خیلی خونسردانه ی نوید بود
برایه همین دستور داد نوید برایه تحقیقاته بیشتر همراهه اکیپه جنایی به اداره ی آگاهی بیاد
همین اتفاقم افتادو نوید به همراهه مامورایه آگاهی به اداره ی آگاهی رفت
خیلی زود نوید مشغول صحبت شدو گفت
منو مهناز باهم یک سال اختلافه سنی داریمو حدوده ۳۰ ساله پیش باهم ازدواج کردیم
موقعی که باهم ازدواج کردیم
من ۲۴ سالم بودو مهناز ۲۳
وقتی ۳۰ سالم شد خدا بهمون یه پسر داد
۲ سال بعدشم صاحبه یه دختر شدیم
بچه هامونم الان جفتشون شاغلنو دارن کار میکنن
امروز مثله همیشه منو بچه هام از خونه خارج شدیم بریم سره کار
مهنازم تویه خونه خواب بود
مهناز معمولا وقتی از خواب بیدار میشد بهم زنگ میزد
امروز وقتی دیدم زنگ نزد
دلم شور افتاد
از ساعته ۹ صب شروع کردم بهش زنگ زدن
ولی جوابه هیچ تماسیمو نمیداد
تا ساعته ۱۱ یه ضرب داشتم بهش زنگ میزدم
وقتی دیدم جواب نمیده
تصمیم گرفتم از همسایه ی طبقه ی بالاییمون کمک بخوام
میدونستم که اون تایم همسرش خونس
بهش زنگ زدمو ازش خواهش کردم همسرشو بفرسته جلویه دره خونمون
بعده اون واسم کار پیش اومدو دیگه نتونستم پیگیری کنم ببینم چیشد
تا اینکه مامورایه پلیس باهام تماس گرفتنو گفتن چه اتفاقی افتاده
بعده تموم شدنه گفته هایه نوید
این مرد از اداره ی آگاهی خارج شد
ولی همچنان رفتارش برایه مامورایه پلیس مشکوک به نظر میرسید
برایه همین بازپرس دستور تحقیق از محله کاره نوید که یه بانکه خصوصی بود رو صادر کرد
خیلی زود مامورایه آگاهی راهیه بانکه مورده نظر شدنو مشغوله بررسیه فیلمه دوربینایه روزه حادثه شدن
توو این فیلما مشخص بود
نوید مدام تلفنش زنگ میخورده اونروز
۳ بارم از بانک خارج شده
از طرفی اونروز از حسابش ۳۰ میلین تومنم به حسابه یه شخصه دیگه واریز شده بود
حتی وقتی از همکارایه این مردم تحقیق شد یکیشون میگفت
چنوقت پیش نوید بهم گفت با زنم مشکل پیدا کردمو دنباله آدمکش میگردم
به من میگفت کسیو سراغ دارم یا نه
چن وقت بعد که پرسیدم ازش کسیو پیدا کردی یا نه گفت داشتم شوخی میکردمو هیچ مشکلی با زنم ندارم
...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
🔴 لینک سابسکرایب:
/ @jenayigram
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
🔸 ویدیوهای پیشنهادیه من:
📽️من فقط بهشون تذکر دادم وقتی دختر میارن خونه کمتر سر و صدا کنن: • من فقط بهشون تذکر دادم...
📽️مادر و ناپدریم خواهرمو مجبور می کردن تن فروشی کنه منم نقشه قتلشونو کشیدم: • مادر و ناپدریم خواهرمو...
📽️مهین قدیری اولین قاتل سریالی زن ایران: • پرونده جنایی تنها قاتل...
📽️خفاش شب: • پرونده جنایی خفاش شب غ...
📽️بهم گفت دیگه شوهرتو نمی بینی
: • بهم گفت دیگه شوهرتو نم...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
#پرونده_جنایی
#پرونده
#قتل
Негізгі бет جزئیات مخوف ترین جنایاتی که در سال های اخیر اتفاق افتادند... | پرونده جنایی ایرانی
Пікірлер: 39