متن غزل ۴۱۷ حافظ
عیشم مدامست از لعل دلخواه
کارم به کامست الحمدلله
ای بخت سرکش تنگش به بر کش
گه جام زرکش گه لعل دلخواه
ما را به #رندی افسانه کردند
پیران جاهل #شیخان گمراه
جانا چه گویم شرح فراقت
چشمی و صد نم جانی و صد آه
شوق لبت برد از یاد حافظ
درس شبانه ورد سحرگاه
کافر مبیناد این غم که دیدست
از قامتت سرو از عارضت ماه
گر تیغ بارد در کوی آن ماه
گردن نهادیم الحکم لله
با سپاس
#همایون
#حافظ
#شیخان_گمراه
#جام_زرکش
برای رسیدن به آزادی و دموکراسی
لطفا در زیر ویدئو هایم:
* کامنت بنویسید.
*لایک کنید.
*مشترک شوید.
سپاس از همه عزیزان بیننده ❤
برایتان شادی و عشق و زیبایی آرزو می کنم.
Негізгі бет خوانش غزل ۴۱۷ از درگاه حافظ بزرگ و تصنیف خوانی آقای همایون شجریان عزیز
Пікірлер