سال 1372 هـ ش ،1993 میلادی هنوز جنگ های بین مجاهدین تمام نشده بود و شهر در بین گروههای گونهگون فاتحان کابل تقسیم و پارچه پارچه بود که من و یادش به خیر حنان زمریال تصمیم گرفتیم که خطر فیلمبرداری قسمتی از آن خرابی ها را به جان قبول کنیم. من کمره کوچک فامیلی خود را گرفتم و با هم بیرون شدیم البته کمره انالوگ که کست کوچک «VHSC» می خورد . روز اول از چمن حضوری به سوی دروازه لاهوری و از آن جا به سنگتراشی و بعد به سوی مینار و جاده میوند و جاده نادر پشتون و پل باغ عمومی رفتیم.روز دیگر نوآباد دهمزنگ،کارته چهار ،سرک جمال مینه و سرک دارالامان فیلمبرداری شد البته خطر های زیادی را به چشم سر دیدیم در همان پوسته جاده میوند که کسی سگرتی درست می کند«دقیقه یازده و سی پنج ثانیه» کم بود کمره را غصب نمایند، چند جا هم خط هایی به گونه اجازه فیلمبرداری ما را نجات داد. به هر حال کار بعدی من برای قسمت اول انتخاب شعر و موسیقی بود و کی بهتر از قهار عاصی که مجموعه جزیره خون«مرثیه هایی برای کابل» را فقط یکماه قبل با اتوگراف برایم داده بود؟، از دوست خوبم شیراز صدیقی خواهش کردم که آن ها را بخواند و نتیجه ادیت من همین فلم ناقصی است که امیدوارم کمی ها و کاستی هایش را بر من ببخشایید.این فیلم تا حال در هیچ جا منتشر نشده است. اگر عمری باقی بود قسمت دوم را هم در آینده دیجیتال ساخته و خدمت تا خواهم گذاشت.
- 3 жыл бұрын
Kabul in 1993 a documentary By Shakaib Salik
- Рет қаралды 9,642
Пікірлер: 25