داستان واقعی دختری که بخاطر اتفاقی که براش میافته زبون بند میشه و از اون به بعد نمیتونه حرف بزنه برای همین اونو به عقد کسی در میارن که برای بار چهارم … اما غافل از اینکه اون…
سلام عشقا به کانال داستانهای واقعی شرقی غمگین خوش اومدین🙆🏻♀️
دنیا باید متفاوتتر از اینی باشه که میشناسی
قراره اینجا کلی داستان و تجربهها و سرگذشتهای واقعی براتون روایت کنم
#داستان_واقعی
#طراوت
#شرقی_غمگین
تمامی داستانهای کانال واقعی هستن
شرقی غمگین راوی داستان زندگی شماست
برای حفظ حریم شخصی از اسامی غیر واقعی استفاده شده
(اگه دوست دارید داستان زندگیتون توی چنل روایت بشه به آدرس تلگرام پی ام بدین)
@sharghiieghamgin
با سابسکرایب کردن چنل خونوادهمونو بزرگ میکنید❤️
لایک و کامنت فراموش نشه 🤗
دوستون دارم و برام مهم هستید❤️🍂❤️
لینک تمام قسمتهای داستان نازگل
(پلی لیست)
• سرگذشت نازگل و خان و ه...
لینک پلی لیست داستان سریالی جذاب گلگون
• سرگذشت گلگون و دو براد...
پخش هر روز ساعت ۲ بعدظهر
-------
دیگر داستانهای واقعی کانال
• شوهرم پزشک معروفی بودو...
جاریم بعد از اینکه با شوهرم…بطرز عجیبی غیب شد…
• جاریم بعد از اینکه با ...
• وقتی اون رازو فهمیدم م...
• اتفاق عجیبی نمیذاشت ا...
• رازی از پدرم فاش شد که...
• باورم نمیشد برادرم و د...
• رازی از پدرومادرم فهمی...
• جاریم چیزی به شوهرم گف...
• شوهرم از عکس و فیلم می...
• داستانی شنیدنی و شوکه ...
• داستانی شنیدنی و شوکه ...
• فک میکردم زن محجبهم م...
داستان واقعی
داستان
پادکست
#سرگذشت #شرقی_غمگین
Негізгі бет لال بودم و شوهرم مریضی عجیبی داشت که نمیتونستم..|
Пікірлер: 44