مهستی با ديدی الحادی، به انسانها اندرز
میدهد که بود و نبود دنيا را فرو گذارند،
بنابر اين، نبايد حسرت گذشته
و غم آينده را خورد. لحظه
را بايد غنيمت شمرد
از منزل کفر تا به دين يک نفس است
وز عالم شک تا به يقين يک نفس است
اين يک نفس عزيزرا خوش میدار
کز حاصل عمر ما همين يک نفس است
مهستی گنجوی | از منزل کفر تا به دين يک نفس است، وز عالم شک تا به يقين يک نفس است...
مهستی گنجوی اولین شاعر زن فارسی زبان بوده است که در در قرن پنجم در شهر گنجه آذربایجان می زیسته استمَهسِتی گنجوی که به نام مَه سِتی گنجه ای هم شناخته می شود، شاعر فارسی سرای قرن 5 - 6 هجری قمری در زمان حکومت غزنویان و سلجوقیان است که در شهر گنجه آذربایجان متولد شده و در آرامگاهش در همین کشور قرار دارد.
نام مهستی از دو کلمه " مَه " به معنی " ماه " و " سِتی " به معنی " خانم " تشکیل شده است و از نظر لغوی به معنی " ماه بانو " یا " خانم بزرگ " است . سبک شعر مهستی رباعی است. مهستی بعد از خیام به عنوان برجسته ترین رباعی سرای ایرانی شناخته می شود و او را به عنوان پایه گذار مکتب "شهر آشوب" در قالب رباعی می شناسند.
مهستی گنجوی در تاریخ و ادبیات آذربایجان به عنوان اولین رباعی نویس مشهور شناخته می شود و نامش را در کنار نظامی و خاقانی می آورند.
اغلب اشعال این بانوی شاعر که همه عمرش را صرف سرودن آن ها نموده است در طول تاریخ از بین رفته اند و از اشعار مهستی حدود 300 رباعی و چند قطع غزل برای ما به جا مانده استاو در سال 1092 میلادی در گنجه به دنیا آمد.
پدرش او را در 4 سالگی به مکتب فرستاد و با استعداد سرشاری که داشت در 10 سالگی مکتب را به پایان رساند.
مهستی در نواختنن چنگ ، عود و تار مهارت داشت.
شهرتش به دلیل رباعیاتی است که سروده است. علاوه بر سرودن شعر ، شطرنج بازی ماهر بود.
او در سروده هایش خودش را زنی زیبا و فتنه گر معرفی کرده که عشاق فراوان داشته است.
درباره زندگی مهستی اطلاعات زیادی در دسترس نیست و صرفا نقل قول هایی از تذکره نویسان مثل دولتشاه سمرقندی ، امین احمد رازی و آذر بیگدلی در مورد مهستی در دسترس است که با افسانه نگاری و داستان پردازی همراه است. شهرت مهستی از گنجه فراتر رفته و زمانی که به بخ و مرو و شهرهای دیگر مسافرت می کرد مورد استقبال قرار می گرفند چنانچه به عنوان مهمان به دربار سلطان سنجر دعوت شد. این دعوت در کتاب الهب نامه فریدالدین عطار و تذکره الشرای دولتشاه سمرقندی به ثبت رسیده است.
شمس الدین قیس رازی، حمدالله قزوینی و امین احمد رازی ، نوسندگان قرون وسطی بوده اند که از استعداد شعر مهستی تعریف زیادی کرده اند و او را رباعی سرایی توانا لقب داده اند. ازدواج مهستی گنجوی
یکی از عشاق او امیر احمد تاج الدین ابن خطیب ، فرزند خطیب گنجه بوده ست که در نهایت با مهستی ازدواج می کند.
شوهر مهستی "تارج الدین امیر احمد" مانند همسرش اهل شعر بوده و رباعیاتی از او باقی مانده است و با تخلص "پور خطیب" شعر می سروده است.
ماجرای عشق این دو در کتاب "مهستی و امیر احمد" منعکس شده است که نسخه های خطی جوهری آن در انستیتو نسخ خطی باکو، کتاب خانه جارالله ترکیه و موزه بریتانیا نگهداری می شود.
مهستی در یکی از رباعیاتش خطاب به امیر احمد ، شهرتی که به خاطر زیبایی و استعدادش بدست آورده است را این گونه بیان میکند:
من مَهسِتی ام بر همه خوبان شدده طاق
مشهور به حست در خراسان و عراق
ای پور خطیب گنجه از بهر خدا
مگذار چنین بسوزم از درد فراقسبک شعر مهستی
رباعیات مهستی ناشی از قلبی نازک و سرشار از عشق دارد و خوانندگان را به لذت بردن از زندگی و زیبایی های زندگی دعوت میکند و از عشق ، افکار ، آرزوها و اعمال نیک انسان می گوید.
مهستی به دلیل ابتکاری که در انتخاب موضوع اشعارش داشت و وصفی که از صاحبان مشاغل مختلف و سرگرمی های گوناگون مردم زمان خودش انجام دده اشت، صاحب سبکی خاص در شعر شناخته می شد که بعدها در دوران صفوی رواج بیشتری گرفت و به نام سبک " شهر آشوب " شناخته شد. رباعیات مهستی در بیان عشق و شیدایی و رعنایی ، شوخ طبعی ، زیبایی و صداقت و سرشار از نشاط است و غم و اندوه را از خواننده دور میکند.
مهستی در اشعارش شوق سرشاری استفاده کرده است و صاحبان مشاغل مختلف در عضر خودش را به صورت زیبارویانی دل فریب نمایش می دهد تا آیندگان از پیشه وران دوره او آگاهی داشته باشند.
امیدواریم با تماشای این ویدئو ی با مفهوم لحظات بی نظیر ی را بگذرانید
برای حمایت از کانال سابسکرایب کنید و به دوستان خود نیز جهت سابسکرایب شر دهید.
🙏🙏🍀🌸🍀
سابسکرایب کنید: / @tabeshehagh
ویدیو های دانستنی ها : • دانستنی های عالی و کار...
ویدیوهای منتخب: • ویدیو های منتخب | Sugg...
ویدیوهای مشاهیر: • سخنان مشاهیر جهان | Gr...
ویدیوهای سخنان بزرگان جهان: • مجموعه سخنان بزرگان | ...
#سخنان_بزرگان
#رباعیات_مهستی_گنجوی
Негізгі бет مهستی گنجوی | نبايد حسرت گذشته و غم آينده را خورد. لحظه را بايد غنيمت شمرد
Пікірлер: 10