در این ویدیو در مورد رابطهی مدیتیشن و فکرها صحبت میکنم و سپس در طول یک تمرین مدیتیشن ۱۰ دقیقهای همراه شما خواهم بود.
جلسه اول: • آموزش مدیتیشن: آشنایی ...
جلسه دوم: • آموزش مدیتیشن: انتخاب ...
ــــــــ
اینستاگرام من:
/ farzad.bayan
ــــــــ
توییتر من:
/ farzad_bayan
ــــــــ
خیلی از افراد با این انگیزه سراغ مدیتیشن میان که بتونن به هیچی فکر نکنن. یعنی این تصور وجود داره که با مدیتیشن میشه به شرایطی رسید که به هیچی فکر نکنیم، هیچ احساس ناخوشایندی سراغمون نیاد و در نتیجه، توی سرمون همهچیز آروم و دلپذیر باشه. و وقتی به این خواستهها نمیرسیم، احتمالاً دیر یا زود از تمرین مدیتیشن ناامید میشیم.
خب، پس رابطهی مدیتیشن با فکرهای ما چیه؟ اجازه بدید با یه مثال این موضوع رو توضیح بدم.
تصور کنید با یه پارچه چشماتون رو بستید و کنار یه جادهی شلوغ نشستید. سر و صدای رفت و آمد ماشینها رو میشنوید، اما ماشینی نمیبینید، چون چشاتون بستهس. درسته؟ بدون تمرین مدیتیشن، ذهن ما همچین شرایطی داره. همیشه یه سر و صدایی توش هست. سر و صدای فکرهایی که توی مغزمون در رفت و آمدن. حتی وقتی که دارید استراحت میکنید یا میرید تو جاتون که بخوابید، این سر و صدا قطع نمیشه.
حالا تصور کنید و پارچه رو از روی چشماتون بردارید. برای اولین بار جاده رو میبینید که همون ذهن شماست و ماشینهای در رفت و آمد رو میبینید که فکرهای شمان. ماشینا شکلای مختلف، رنگای مختلف و صداهای مختلفی دارن. بعضی وقتا رنگ یه ماشین نظر شما رو جلب میکنه، یه وقت دیگه جذب شکل کابین یه ماشین میشید. وقتی برای اولین پارچه رو از روی چشم برمیدارید و جاده رو میبینید، یه همچین تجربهای داره. وقتی افراد تازه مدیتیشن رو شروع میکنن، با خودشون میگن اوو.. من چقدر فکر میکنم! و گاهی تقصیرو گردن مدیتیشن میندازن و فکر میکنن مدیتیشن باعث شده این همه فکر توی ذهنشون بهوجود بیاد. ولی فکرای توی سر ما هستن، کاری که مدیتیشن میکنه، اینه که کمک میکنه پارچه رو از روی چشممون برمیداریم و رفتوآمد فکرها رو ببینیم.
خیلی از افراد سعی میکنن که جلوی فکرها رو بگیرن. متوقفشون کنن. این کار مثل اینه که بپریم وسط جاده و جلوی ماشینها رو بگیریم. واضحه که استراتژی خطرناکیه و موفق نمیشیم. گاهی افراد سعی میکنن فکرها رو نادیده بگیرن یا به چیز دیگهای فکر کنن. ولی هر کاری که میکنن بازم فکرها توی جاده در رفتوآمدن. شخص هرچقدر هم که سخت تلاش میکنه فکرهاش رو کنترل کنه، به آرامش نمیرسه.
خب، حالا یه پیشنهاد. چرا اصلاً به خودمون زحمت بدیم و سعی کنیم رفت و آمد ماشینا رو کنترل کنیم؟ بهتر نیست برای مدتی سرجامون بشینیم و رفتوآمد ماشینا رو فقط نگاه کنیم؟ شاید الان ساعت شلوغی باشه و ماشینای زیادی توی جاده باشن، یا شاید آخر شب باشه و جاده خلوت باشه. فرقی نمیکنه، ایده اینه که عادت کنیم سرجامون کنار جاده بشینیم و رفت و آمد ماشینها رو تماشا کنیم.
وقتی از این زاویه به مدیتیشن نگاه میکنیم، دیدمون بهش خیلی عوض میشه. وقتی یک قدم از فکرها و عواطفمون فاصله میگیریم، بهنظر میاد فضامون بیشتر میشه. این حسو میده که ما صرفاً یه ناظریم، ناظر رفتِ و آمد ماشینها. و بعضی وقتا ممکنه این موضوع رو فراموش کنیم؛ مثلا ممکنه یه ماشین جذاب رد بشه و ما رو دنبال خودش بکشونه؛ این همون موقعیه که یه فکر لذتبخش تو سر ما بیاد. ولی یه دفعه به خودمون میایم و متوجه میشیم که داریم دنبال اون فکر میریم و در این لحظه اگه بخوایم، میتونیم برگردیم کنار جاده و سرجامون بشینیم. یه وقت دیگه ممکنه یه ماشین داغون قدیمی توی جاده رد بشه. یه ماشینی که ازش خوشمون نمیاد. مثل یه خاطرهی ناخوشایند. اونجاست که از سر جامون بلند میشیم میدویم وسط جاده که متوقفش کنیم... و اگه در اون لحظه به خودمون بیایم و ببینیم که وسط جادهایم، این شانس رو داریم که دوباره برگردیم سرجامون و کنار جاده بشینیم. اوایل سخته، اما کمکم برامون راحت و راحتتر میشه که سرجامون بشینیم و گذر فکرها رو تماشا کنیم. این پروسهی مدیتیشنه.
شاید این سوال ایجاد بشه که پس آیا فکرها و عواطف ما بدن؟ البته که بد نیستن. فکر کردن و احساس کردن برای ما ضروریه. فقط این که نمیخوایم اسیرشون بشیم. خیلیها سعی میکنن فکرهاشون رو کنترل کنن؛ ولی اگه میشد فکر رو کنترل کرد، زندگی خیلی راحت میشد، فکرای ناخوشایند رو بلاک میکردیم و در آرامش با فکرای خوشایندمون به زندگی ادامه میدادیم. پس حالا که رفتوآمد فکرها و کنترلشون دست ما نیست، ما هر لحظه میتونیم انتخاب کنیم: این که به فکرهامون بپردازیم یا کنار جاده بشینیم و تماشاشون کنیم.
Негізгі бет آموزش مدیتیشن: تماشای فکرهایی که توی سرمون رژه میرن + ۱۰ دقیقه تمرین
No video
Пікірлер: 83