موضوع: نیاز بشر به دین
1- انواع نیازهای انسان
2- نیاز عالی انسان، شناخت جهان
3- شیوه زندگی، بیانگر دین و آیین
4- انواع رفتارهای فطری انسان
5- پناهبردن انسان به خدا در خطرات
6- تشکر از مُنعم، ریشه خداپرستی
7- اهمیت انگیزه و هدف در کارها
8- فراگیری علم مفید در مدارس و دانشگاهها
دانلود صوت برنامه:
gharaati.ir/pic...
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
ما داریم چهلم دوم را طی میکنیم. دوستان ما تقریباً همه گفتند: شما یک دور حرفهایی هم که اول انقلاب چهل سال پیش زدی، آن چهل سال پیشیها بعضیهایشان مادربزرگ شدند، پدربزرگ شدند، شما برای نسل نو باید یک دور اصول عقاید بگویید. من پسندیدم و گفتم: باشد. امروز میخواهیم آغاز این برنامه باشد که اگر کسی ده پانزده تا از این بحثها را گوش بدهد، یک دور اصول عقاید دیده است.
1- انواع نیازهای انسان
اصل اول چه نیاز به دین؟ این سؤال است. برای نیاز به دین، موضوع ما دین [پای تخته مینویسند] دین برای چه؟ اول ببینیم لازم است دین داشته باشیم، بعد بگوییم: حالا اصول دین چیست؟ فروع دین چیست؟ انسان سه تا نیاز دارد، نیازهای بشر، یک نیاز دارد، نیاز شخصی است، مثل اینکه هر شخصی خوراک میخواهد، پوشاک میخواهد، مسکن میخواهد، یک نیاز شخص نمیخواهد ولی جامعه میخواهد، به آن نیاز اجتماعی میگوییم، یک نیاز، نیاز عالی است. نیاز شخصی معنایش این است که اگر یک نفر هم روی کره زمین باشد این را میخواهد. [پای تخته مینویسند] شخص، شخص میخواهد مثل نیاز به خوراک، پوشاک، مسکن، همسر و غیره.
نیاز اجتماعی یک نفر باشد نمیخواهد، جامعه میخواهد، یک نفر قانون نمیخواهد، ولی جامعه قانون میخواهد. یک نفر رهبر نمیخواهد. جامعه مدیر میخواهد. نیاز عالی چیست؟ نیاز عالی این است که آدم میخواهد ببیند برای چه آفریده شدهاست؟ هرکسی برایش این سؤال مطرح است. هدف چیست؟ حق چیست؟ باطل چیست؟ چه کاری باید بکنیم؟ چه چیزی را انتخاب کنیم؟ نیاز عالی اول از شناخت است. شناخت سرچشمه، این هستی سرش کجاست؟ تهش کجاست؟ مبدأ، معاد، این نیاز، نیاز عالی عبارت است از [پای تخته مینویسند] شناخت، شناخت چه؟ شناخت سرچشمه، شناخت آخر کار، شناخت هدف، شناخت حق و باطل، شناخت راه... این هم یک شناخت است. بنابراین انسان احساس نیاز دارد، شخصی، اجتماعی، عالی، دین پاسخگوی نیاز عالی است.
ما فقط شکم و شهوت نیستیم که بگوییم اصول دین سه تاست، خوراک، پوشاک، مسکن، خانه، ماشین، تلفن، استخدام رسمی، قرعه، بانک، پس انداز، این نیاز شخصی است. نیاز اجتماعی هم که زنبور عسل هم نیاز دارد. یعنی زنبور عسل هم مقررات دارد، ملکه دارند. زندگی زنبور عسل مقرراتی دارد. انسان بودن ما به معرفت ما و شناخت ماست. به نیت ماست، پس سؤال اول این بود که برای چه به سراغ دین برویم؟
2- نیاز عالی انسان، شناخت جهان
جوابش این است که انسان غیر از شکم و شهوت یک نیازهای دیگر هم دارد، میخواهد هستی را هم بشناسد. هدف خودش را بشناسد، من برای چه آمدم؟ چرا خدا مرا خلق کرد؟ چرا آفریده شدم؟ هستی چرا آفریده شد؟ سر و ته این هستی کجاست؟ دین چرا؟ پاسخ، انسان سه تا نیاز دارد و دین پاسخگوی نیاز عالی است. این حرف اول...
باید طوری حرف بزنیم که بچه ده ساله هم بفهمد. یک استاد دانشگاه نشسته، بگوید: خیلی خوب، فهمیدم. یا اصل مطلب را بفهمد یا اگر مطلب را بلد است، سبکش را ببیند که چطور این را به نسل نو القاء کند. این حرف اول تمام شد، یک صلوات بفرستید. (صلوات حضار)
گفتیم صلوات بفرستید، مثل این لنگهای قدیم که اصفهانیها میبافتند، جای قیچی میگذاشتند، اخیراً دیگر برنامههای تلویزیون یک برنامههای سه دقیقهای، پنج دقیقهای میخواهد. از من خواستند، سه دقیقه، چهار دقیقه، پنج دقیقه صحبت کنم که چون مردم دیگر خیلی کم حوصله شدند. قدیمیها که حوصله داشتند غذا در خانه میپختند. بی حوصله شدند از رستوران خریدند. گران درآمد ساندویچ خوردند، بعد دیدند ساندویچ را باید جوید حال جویدن ندارند، آب میوه میخورند. دیگر حال جویدن هم ندارند. یک زمانی کامپیوتر اندازه بشکه بود، حالا اندازه یک آدامس است. یعنی حرفها را خیلی لقمهای و خلاصه و چکیده و کتابهای مطول هم دیگر کسی نمیخواند. الا افراد نادر، کتابها باید بروشور باشد منتهی چکیدهی یک کتاب بزرگ باشد. یک کتاب چهارصد صفحهای را میشود در یک بروشور جاسازی کرد. یکی از دانشمندان ایران یک کتابی نوشته بود در مورد امام زمان حدود هشتصد صفحه بود. من دیدم خیلی کتاب خوبی است، رفتم منزلش گفتم: این کتاب هشتصد صفحهای را میخواهیم بروشور کنیم. گفت: مگر میشود؟ گفت: من اجازه نمیدهم چون نمیشود. گفتم: اگر شد چه؟ گفت: اگر شد، ما میلیونی چاپ میکنیم. دو هزار تا و پنج هزار تا نیست. در همه سایتها و روزنامهها اصلاً باز میگذاریم مثل آشپزخانههای اُپن، هرکس میخواهد تکثیر و ترجمه کند، حق التمبر محفوظ نیست. گفت: من ببینم! کتاب را یک بروشور کردیم، دید و گفت: دست شما درد نکند. خیلی حرفها باید...
3- شیوه زندگی، بیانگر دین و آیین
این برای دین، چه دینی؟ اولاً اینکه ما آدم بیدین نداریم. آنهایی که میگویند: فلانی دین ندارد، هر راهی که میرود دینش است. خدا به بت پرستها میگوید: شما هم دین دارید. آیهاش را حفظ هستید. «لَكُمْ دِينُكُمْ وَ لِيَ دِينِ» (کافرون/6) یعنی شما دین دارید، منتهی دین شما بت است، خیلی خوب، بت! آن عقیدهای که دارید و رفتاری که میکنید، هرکس عقیده و رفتارش دینش است. لذا نمیشود گفت: من دین ندارم. دین نباشد چه میخوری؟ همان غذایی که انتخاب میکنی راه توست. با چه کسی دوست هستی؟ با چه کسی بد هستی؟ تمام حرکات ما و موضعگیریهای ما دین ماست، حالا یا حق یا باطل، کدام دین؟ این فاز دوم است.
Негізгі бет قرائتی / نیاز بشر به دین 25 مهر 98
Пікірлер: 90