در موقعیت تئاتر و سینما/ من به این آزادی مشکوکم
سخنرانی بهرام بیضایی در شبهای شعر گوته
۲۰ دی ۱۳۵۶
بهرام بیضایی سخنرانیای کرد که نه تنها سیاستهای فرهنگی را نشانه گرفته بود، بلکه از نویسندگان و روشنفکرانی که به سیاست حذف دگراندیشان ایمان داشتند هم انتقاد کرد. محمدعلی سپانلو در خاطراتش از آن ده شب میگوید: «بیضایی رفته بود تا گزارشی درباره وضعیت تئاتر بدهد، اما فضا را که دید، التهاب مردم را که دید، یادداشتی که از پیش آماده کرده بود را کناری گذاشت و سخنرانیای کرد که امروز هم برای ما ملموس است. سه سال قبل از آن، سعید سلطانپور و رفقایش به تئاتر «سلطان مار» بیضایی حمله کرده بودند و تئاتر را به هم زده بودند. او خواسته بود افسانه قدیمی سلطان مار را اجرا کند که به مذاق این آقایان خوش نیامد و زدند و به هم ریختندش. وقتی که در سال ۱۳۵۸ بچههای حزباللهی تئاتر «عباس آقا کارگر ایران ناسیونال» سلطانپور را به هم زدند، تهران مصور مصاحبهای با من کردند و همانجا گفتم ما میگوییم این کار درستی نیست ولی سلطانپور خودش بنای این کارها را گذاشته و او حق اعتراض ندارد ولی ما همیشه میگوییم بهم زدن تئاتر کار بدی است.»
بیضایی از موقعیت تئاتر و سینما حرف میزد، اما در پس آن حرفی تازه میزد، او در این سخنرانی به نکتهای اشاره کرد که به گفته بسیاری تا آن روز چنین دقیق به آن پرداخته نشده بود؛ اینکه سانسور تنها در دست نهادهای دولتی نیست، بلکه عدهای هستند که با کمک تهییج افکار عمومی همین کار را میکنند و وقتی افکار عمومی را در سطح نگه دارند و اجازه رشد به آن ندهند خودبهخود افکار عمومی بدل به اهرمی برای سانسور میشود.
او سخنرانیاش را با این جمله به پایان رساند: «اگر قرار باشد دستگاه دولت مسوولیت بگوید و ما هم بگوییم، من به این مسوولیت مشکوکم، اگر قرار است او دربارۀ آزادی بگوید و ما هم، من به این آزادی مشکوکم.» در ادامه محمد زهری، طاهره صفارزاده، سیروس مشفقی، فاروق امیری و محمد کسیلا به شعرخوانی میپردازند. در همین شب شمس آلاحمد در گزارشی موارد سانسور در حوزه ادبیات را برشمرده و تلویحا میگوید به دلیل فشارهای حکم به جای کلمه سانسور از واژه ممیزی استفاده میکند.
«در موقعیت تئاتر و سینما» نامی است که سخنرانیِ سیدقیقهایِ بهرام بیضایی در شرحِ «اثرات سوء ممیزی و تفتیش»[۷] در شبِ سوّمِ شبهای شعر گوته به تاریخ ۲۰ مهر ۱۳۵۶ بِدان نامور است.[۸] با این که بیشترِ سخنرانیها و شعرهای اعضای کانون نویسندگان ایران در شبهای دهگانهٔ شعر گوته به سال ۱۳۵۶ علیه سانسور حکومتی بود، بیضایی و چند سخنران دیگر، از جمله سیمین دانشور و غلامحسین ساعدی و هوشنگ گلشیری و علی موسوی گرمارودی، از مسائل دیگری نیز سخن گفتند.
بیضایی به ریشههای اجتماعی و مردمیِ سانسور پرداخت و از کارِ هنرمند گفت؛ که در نتیجهٔ فشارها هنر «گرهدار» و «کمپلکسه» میشود؛ که سزا نیست هنرمند پیروی گروه باشد، بلکه او «احتمالاً قراره نیازهایی رو بگه که جمع نمیدونه بهش احتیاج داره.» و چنین به پایان برد که اگر بناست دستگاه دولتی هم از آزادی سخن بگوید و «ما» هم، «من یک کمی راجع به این آزادی، مشکوکم.»
هوشنگ گلشیری، که مجری جلسه بود، بیضایی را فراخواند؛ و او پشت میکروفون برای جمعیت سخن گفت.[۹] بیضایی این سخنرانی را به این صورت ننوشته بود، بلکه بهطور ارتجالی سخن گفت. متن و صدای سخنرانی سپستر منتشر شد.
بیضایی، در گفتگو با ماهنامهٔ اندیشه پویا (۱۳۹۵) گفته است: «نوشتهٔ آمادهای نبود. به شادروان بهآذین گفتم میخواهم دربارهٔ فشار بر نمایش چیزی بگویم و به ویژه چشمانداز بستهٔ نمایش شهرستانها. امّا با پرخاشهای تندی که بر کارگاه نمایش و تئاترهای جشن هنر در سخنرانیها شد، دیدم در واقع میگویند چرا فشار بر نمایش کم است و چرا حکومت سانسورهای خواستهٔ ما را اعمال نمیکند! همانجا از خودم پرسیدم آیا ما از آزادی دفاع میکنیم یا آزادی میخواهیم برای سانسور دیگران؟»[۱۰]
Негізгі бет سخنرانی بهرام بیضایی درباره سانسور و خفقان، شبهای شعر گوته
Пікірлер: 3