داستان واقعی پسری که تو بازی جرات و حقیقت جلوی همه از ز.نداداشش چیزی میخاد که…
سلام عشقا به کانال داستانهای واقعی شرقی غمگین خوش اومدین🙆🏻♀️
دنیا باید متفاوتتر از اینی باشه که میشناسی
قراره اینجا کلی داستان و تجربهها و سرگذشتهای واقعی براتون روایت کنم
#داستان_واقعی
#طراوت
#شرقی_غمگین
تمامی داستانهای کانال واقعی هستن
شرقی غمگین راوی داستان زندگی شماست
برای حفظ حریم شخصی از اسامی غیر واقعی استفاده شده
(اگه دوست دارید داستان زندگیتون توی چنل روایت بشه به آدرس تلگرام پی ام بدین)
@sharghiieghamgin
با سابسکرایب کردن چنل خونوادهمونو بزرگ میکنید❤️
لایک و کامنت فراموش نشه 🤗
دوستون دارم و برام مهم هستید❤️🍂❤️
دیگر داستانهای واقعی کانال
• داستان مرد سیاهپوش و پ...
• داستان خواهر همسان… | ...
• Video
• براش کم بودم… | #داستا...
• دختری که قبل از رفتن ب...
• زنم و مادر زنم باهم🤯| ...
• کارهای عجیب زنم … | #د...
• تو کمد چیزی بود که باع...
• تو کمد چیزی بود که باع...
• بابام سید بود | #داستا...
• خواهرمحجبهم | #داستان...
• ماهچهره (داستان قدیمی)
بازی جرات و حقیقت
داستان واقعی
داستان
پادکست
#سرگذشت #شرقی_غمگین
Негізгі бет تو بازی جرات و حقیقت… |
Пікірлер: 38