روح ملکوتی حضرت مولانای بزرگ پیر منو مراد من خدواند این غزل شیوا و نهابت عارفانه و عاشقانه ازین استاد و این شاگرد مخلص یکی استاد محترمه گلالی جان مهوش گرانقدر و آن دیگری حور بهشتی زینب زمان الهی خشنود باد قابل باد اوری میدانم که شرح سرورد این غزل همانا نزول اولین قدمهای فقیرانه آن ملنگ پلاس پوش تبریزی همانا مولانا شمس الحق تیزیری هست که با آمدنش آن مدرس فقیهی آن سجاده نشین با وقار را به نواختن رباب و چنگ و چغانه و سماع می کشاند که مولانا بی اختیار اشک ز دیده می بارد و همین غزل را میسراید اما آنچه درین آهنگ قابل مکس و توجه هست این دو طاووسان باغ بهشتت صدا خوش ادا و خوش نوا در اخلاص و محبت و قدر دانی ها کمتر از عاشقان مدرسه عشق حضرت مولانا بزرگ و مرشد شان حضرت مولانا با شمس تبریزی نیستن چی عاشقانه و عارفانه می سرایند والله قسم که من هیچ تفاوتی میان این دو صدا میان این دو مطرب خوش صدا خوش ادا خنیاگران جانهای سوخته از وصال نمی بینم والله که خواهر ادیبه و دلسوز و قدر دانم حوریه جان بکمال معنی سرودن رسیده اند حتی شاید بالاتر از استاد شان واقعان زیباست این آهنگ دو گانه از پیر و مراد یعنی استاد محترمه فریده جان گلالی مهشور به استاد بزرگوار و معظمه مهوش جان و چی در صدای پر گداز و صدای ملکوتی خواهر پاکیزه سرشت قابل ستایش و تحسین حوریه جان عزیز واقعان تا کرانهای بیکران هستی هنر و موسیقی اصیل سرزمینم این آهنگ با صدای پرگداز و پر سوز این دو ترنم باغ بهشت صدا پیر و مراد بگونه استاد و آن دیگری حور بهشتی زینب زمان خواهر با اخلاص و مظهر ادب و فرهنگ و کلتور انسانیت نمادی از شرافت و خلق نیکو خواهر مخلص و قابل ستایش و تحسین Hooria Aziz بنآ دیده میشود که در هر هنری دو چیز نهایت مهم است یکی عشق به آن و دوم اخلاص و ارادت و محبت به پیر ک استاد که این اصل در وجود مطهر و مبرای شما خواهر با تقوایم حوریه جان گل و ادیبه فخر موسیقی اصیل سرزمینم در میان بانوان اماتور وطنم واقعان لذت بردیم نهایت زیبا و پرسوز و جانکاه اجرا کردین بخدا کوک ما کردین الهی آفتاب عمرتان را را هرگز زوالی مباد و خدر توفیق مونس و انیس راهتان باد بامهر تمام مخلصانه برادرت اورکزی دانمارک
Пікірлер: 1