در بخش سوم از سمینار "کیمیاگری و افسردگی" به تشابه افسردگی و مرحله ای در کیمیاگری پرداختیم که به آن سیاه شدن ماده اولیه Blackening و یا به لاتین Nigredo/ Melanosis می گویند.
در بخش سوم همچنین به اهمیت این مرحله در کیمیاگری اشاره کردیم و همچنین به خطر نوری که از تاریکی گسسته است و هویتی که در ناخودآگاهی مطلق نسبت به سایه های خویش قرار دارد. چنین گسستی همیشه به رهایی کنترل نشده تاریکی در جهان می انجامد.
در رابطه با موضوع ویژه سمینار که افسردگی است، می توان گفت که افسردگی به مثابه شب تاریک روح، دروازه ورود ما به درک سایه های خویشتن است و همانجایی است که بذرهای تولد دوباره روح در آنجا قرار دارند.
در بخش چهارم از این سمینار ما به صورت خاص به چهار مرحله مربوط به نیگریدو/ سیاه شدن در کیمیاگری و معنای آنها در فرایند افسردگی می پردازیم. این چهار مرحله عبارتند از:
1- خشک کردن (کشیدن شدن عصاره زندگی Calcinatio/ / (Calcination
ور چو گیا خشک شوی خوش بسوز ----- تا که ز سوز تو فروزد ضیا
ور شوی از سوز چو خاکستری ------ باشد خاکستر تو کیمیا
این مرحله که نماینده رنج و فشار زندگی است که در حرارت خود تمام طراوت زندگی را خشک می کند. در رواندرمانی کیمیاگری به این مرحله کاهش زندگی به سایه ها Reduction to shadow گفته می شود.
فلز نهایی حاصل از این مرحله سرب است که نمادی است از سنگینی، تاریکی، محدودیت، چکش خواری و حرارت ناپذیری. این آن سطحی از وضعیت افسردگی است که ما از حرارت رنجها و فشارهای زندگی به ویژگیهای سرب بودن سقوط کرده ایم.
2- مرحله حل شدن/ پوشیده شدن Solutio (Dissolution)
در این مرحله که با آب نمایندگی می شود. باورها، ارزشها و هویت پیشین ما شروع به حل شدن و از میان رفتن می کند.
این مرحله ای دردناک و ضروری در رشد روح است. زندگی در نهایت نهاد خوداگاه/ ایگو را با همان چیزی که آن را ساخته است نابود می کند (ایگو در سیلاب خود غرق می شود / تصویر کیمیاگری شاهی که در حال غرق شدن است / تصویر وزغ سمی که در مرداب خود غرق می شود / تصویر ده خدمتکار در پس پادشاه که آماده کشتن او هستند)
در این مرحله است که سفر به جهان تاریکی روح، جهان زیرین هادس، و انچه در یونانی به آن "نیکیا" می گویند آغاز می شود. این آغاز سفر قهرمانی در سرزمین تاریک روح است. شبیه آنچه در موبی دیک، فاوست و یا کمدی الهی دانته می خوانیم.
3- مرحله تجزیه و نابودی Putrefactio (Putrefaction)
در این مرحله هر آنچیزی که از گذشته باقی مانده است شروع به تجزیه و نابودی می کند.
دانه ی پر مغز با خاک دژم ---- خلوتي و صحبتی کرد از کرم
خويشتن در خاک کلی محو کرد ---- تا نماندش رنگ و بو سرخ و زرد
از پس آن محو قبض او نماند ---- پرگشاد و بسط شد مرکب براند
4- مرحله مرگ نهایی روح و برآمدن خورشید سیاه Mortificatio (Death)
در این مرحله خویشتن کوچکتر از میان بر می خیزد و مرگ گذشته به صورت قطعی فرا می رسد. این مرحله واپسین دستاورد نیگریدو است. در این مرگ شاه (ایگو) از میان می رود یا معصومیت (کودکی) به طور کامل از میان بر می خیزد . این شب یلدای روح است در نهایت خود و در اوج این مرحله و یا طلوع خورشید سیاه Sole Niger (اسپلندور سولیس) تجسم می یابد.
پیش از پیوستگی Integration سایه در فرایند فردیت باید این مرحله رخ دهد و جانی آگاه خود را به تحقق آن گشوده می یابد.
مرگ اگر مرد است آید پیش من ---- تا کشم خوش در کنارش تنگ تنگ
من از او جانی برم بیرنگ و بو ----- او ز من دلقی ستاند رنگ رنگ
Негізгі бет کیمیاگری با احساسات سایه (4-5) - کیمیاگری با افسردگی/ بخش 4: چهار گام در شب تاریک روح
Пікірлер: 15