lyrics & music : Omid Tootian
( نجوا )
داس و تبر نیست دگر دشمن غدار من
باور من هست همان هند جگرخوار من
دست تطاول نتواند بزند ریشه ام
فهم کج ام بود ، همان ، قاتل اندیشه ام
در طلب یار شدم ، راحت جانم برفت
در پی دلدار شدم ، سروِ چمانم برفت
واله و دیوانه شدم ، صبر و قرارم برفت
از همه جا رانده شدم ، دار و ندارم برفت
با دل بشکسته به دنبال خدا گشتمی
زار و پریشان شده ، دربند دعا گشتمی
هرچه دویدم نرسیدم به خدا ، دور بود
در خود من بود خدا ، دیده ولی کور بود
جمله جهان در کف من ، من چو کفی روی آب
گوهر دل ناب ، ولی چشم به سوی سراب
طوطی شیرین سخنم گفت به رأی درست
پیرو دل باش که آن خانه امّیدِ توست
Негізгі бет نجوا - امید طوطیان
Пікірлер: 35